Web Analytics Made Easy - Statcounter

نرگس کیانی: افتتاحیه چهلمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر، برای نخستین بار در طول تاریخ برگزاری این رویداد، به جایی خارج از تهران رفت. این مراسم روز پنجشنبه، ۱۴ بهمن، با حضور جمعی از هنرمندان از جمله داریوش ارجمند، بازیگر پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون در کاروانسرای زین‌الدین در مهریزِ یزد، از شاهکارهای معماری دوره صفویه برگزار شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

   

در حاشیه برگزاری این مراسم، با داریوش ارجمند به گفت‌وگو نشستیم و پیش از هر چیز، درباره تغییر مکان برگزاری افتتاحیه جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر و انتقال آن به خارج از تهران پرسیدیم. ارجمند در ادامه به آخرین حضورش بر صحنه تئاتر در نمایش «دندون طلا» به کارگردانی داوود میرباقری در سال 1378 اشاره کرد و از دلیل دوری‌اش از تئاتر گفت. او در پایان، حاشیه‌های پیش‌آمده پیرامون اظهارنظرهایش در مورد وزنه‌برداری زنان را حاصل کج‌فهمی دانست و گفت: «روزگاری است که همه به دنبال گزگ گرفتن برای نشان دادن خود هستند.»

مردم کجا هستند؟! من این‌جا مردمی نمی‌بینم

ارجمند در پاسخ به این سوال که نظرش در مورد برگزاری افتتاحیه جشنواره تئاتر فجر در جایی خارج از تهران، کاروانسرای زین‌الدین، در ۶۰ کیلومتری جاده یزد به کرمان چیست، به خبرآنلاین می‌گوید: «همه رویدادهای هنری می‌توانند موثر باشند به شرطی که درست، منطقی و علمی انجام شوند اما شما باید بدانید که جشنواره‌ها، به خصوص جشنواره تئاتر فجر متعلق به مردم است. الان مردم کجا هستند؟ من در این‌جا مردمی نمی‌بینم. کسی این جا نیست و به عقیده من، این برای جشنواره شکست به حساب می‌آید. جایی هست که مردم به سراغ ما می‌آیند و جاهایی هست که ما باید به سراغ مردم برویم. شاید بهتر بود این اتفاق در جایی کوچک‌تر اما نزدیک‌تر به مردم برگزار می‌شد. چه کسی به این‌جا می‌آید؟ ما که در ماشین سواری نشسته بودیم و سه نفر بودیم، بریده بودیم. آمدن به این جا صعب است و سوال من این است که چرا در خودِ یزد برگزار نشد تا مردم یزد بیایند؟ یا چرا در خودِ مهریز و با حضور مردم مهریز برگزار نشد؟»  

او با بیان این که «مکان، مکان خوبی است اگر نزدیک‌تر می‌بود»، ادامه می‌دهد: «اگر این‌قدر از مردم دور نمی‌بود و اگر مردم راحت‌تر می‌توانستند بیایند، خیلی بهتر بود و من معتقدم تئاتر متعلق به مردم است و جایی که مردم با شوق نیایند، تئاتر شکل نمی‌گیرد.»

در همین کاروانسرا جلوی دوربین محمد متوسلانی رفتم  

او با اشاره به این که «من نزدیک به یک سال در یزد مقیم بودم و در همین کاروانسرا در «جست‌وجوگر» فیلمی به کارگردانی محمد متوسلانی و نویسندگی اسماعیل خلج و میهن بهرامی ساخته سال ۱۳۶۸، بازی می‌کردم»، می‌افزاید: «من روی همین سکو بازی و در همین غرفه‌ها کار کرده‌ام. من این‌جا را می‌شناسم و سوالم همچنان این است که مردم کجا هستند؟ این کسانی که این‌جا هستند به نظر شما مردمند؟ تماشاگر گزینشی‌اند؟ چرا همه چیز گزینشی است؟ تئاتر متعلق به مردم است و باید درش به روی همه باز باشد.»  

او ادامه می‌دهد: «من وقتی به این جا می‌آیم دوست دارم مردم را ببینم. هنرمند دوست دارد با مردم روبه‌رو شود. جشنواره برای مردم است و نمی‌شود گزینشی تماشاگر به افتتاحیه آورد. می‌خواهم بگویم تئاتر متعلق به مردم است و من عاشق آن آدمی هستم که با یک جعبه به میدان می‌آید، جعبه‌اش را وسط می‌گذارد و با یک تکه چوب روی آن می‌زند و از ماری می‌گوید که در دل جعبه است. مردم جمع می‌شوند، دستمزدش را هم می‌گیرد، کارش را هم انجام می‌دهد و همه را به هیجان می‌آورد و می‌رود. این‌ها نمایشند، این‌ها تئاترند.»

از تئاتر زده شده‌ام  

او با اشاره به خاطراتش از سال‌های دور حضور روی صحنه، توضیح می‌دهد: «در همان سال‌های اولی که از فرانسه آمده بودم، با رضا صابری که از بچه‌های خوب مشهد بود کار کردم. او تئاتری روی صحنه برد که بچه‌های داغ آن زمان ریختند روی صحنه و تئاتر را تعطیل کردند و من یک نفره ایستادم و این مبارزه را تا آخر پیش بردم تا برنده شدیم اما دیگر از تئاتر زده شده‌ام.»  

ارجمند در توضیح دلیل این اتفاق می‌گوید: «تئاتر خوبی وجود ندارد و راستش دیگر حوصله تئاتر را ندارم. بنشینم جملات تکراری، حرف‌های تکراری و قلنبه‌سلنبه را تکرار کنم. طرف تئاتر شکسپیر را تبدیل به نیم ساعت نمایش می‌کند! تئاتر شرافتی دارد، تئاتر قله تمدن است و کشوری که تئاتر ندارد بویی از تمدن نبرده است. این مهم است. شما این فضای زنده را ببین، من نشسته‌ام، آن نوازنده نشسته است، تماشاگر نشسته است، این فضا زنده و پویاست، سینما نیست که دستگاهی مکانیکی آن پشت چیزی را نمایش دهد و ما هم نشسته باشیم و غرق فریب آن دستگاه شویم. این‌جا آدم‌ها زنده‌اند. من همه عمرم تئاتر کار کردم و بعد به سینما آمدم. چون تئاتر دیگر جایی نداشت و امکاناتی برایش نبود. نه متنی بود، نه کارگردانی بود، نه بازیگری بود. به هر حال در این ۳۰، ۴۰ هم منهای چند نفر انگشت‌شمار که از ۳۰ سال پیش، ۴۰ سال پیش، ۵۰ سال پیش کار می‌کردند چیز تازه و نویی ندیده‌ام.»  

حرف من این است. زن باش، قهرمان هم باش. الهام فرهمند، بازیکن تیم ملی فوتبال بانوان کشورمان که همراه با کودک ۶ ماهه‌اش راهی هند شد، من عاشق او هستم

او در جواب این که حتما پیشنهاداتی از کارگردانان تئاتر داشته است، می‌گوید: «بله از همین بچه‌های جوانی که می‌خواهند خیلی سریع رشد کنند. ما خون دل بسیاری خوردیم. ما خاک خوردیم. روزی که با داوود میرباقری نمایش «دندون طلا» را در تهران کار کردم، بعد از ۵۰ سال تئاتر کار کردن پایم به تئاتر شهر باز شد در حالی که در این سال‌ها هر کسی خواسته، پریده است آن بالا. تئاتر زمانی، شرافتی و ارزشی داشت و هر کسی نمی‌توانست روی صحنه برود و هر کاری دلش می‌خواهد انجام دهد. الان، ماشاالله هر کسی اتاقی تو در تو داشته است، وسطش پرده‌ای کشیده و رنگ مشکی زده و نامش را بلک‌باکس گذاشته است. هر کاری می‌خواهند می‌کنند و پول هم درمی‌آورند، نوش جانشان، هر کاری می‌خواهند بکنند، من هیچ مخالفتی ندارم اما نمی‌توانم آن چیزی را که حقیقت تئاتر است فراموش کنم. چیزی که به خاطرش نزدیک به ۵۰ سال زحمت کشیده‌ام و درس خوانده‌ام، هم در ایران و هم در خارج از ایران.»  

         بیشتر بخوانید:          داریوش ارجمند در حال بریدن کیک جوانی ۴۰ ساله/ عکس     

ارجمند با بیان این که «دوست دارم تئاتر جایگاه خود را پیدا کند»، ادامه می‌دهد: «جایگاهی که زمانی در تماشاخانه سنگلج داشت. روزگاری که عزت‌الله انتظامی و علی نصیریان، داوود رشیدی و... بودند، همه رفتند. نیستند و به جایشان جوان‌هایی هستند که غوره نشده، می‌خواهند مویز شوند و کارهایی انجام می‌دهند. نمی‌گویم بدند، اصلا، آن‌ها هم مشق می‌کنند اما رنج نمی‌برند، رنج‌شان این است که چرا بودجه کم است، رنج‌شان این است که چرا سالن بزرگ‌تری به آن‌ها نداده‌اند، رنج‌شان این است که چرا زمان اجرای‌شان مناسب نیست. رنج مردم را ندارند. یک کلمه در مورد مردم نمی‌گویند و اکثرشان پیتزای آماده‌خور هستند. ما زمانی در مشهد کار می‌کردیم، من خودم متن نویسنده‌های خارجی بسیاری را کار کردم اما زمانی رسید که فکر کردم تا کِی؟ تا کِی قرار است از نویسنده‌های خارجی کار کنیم؟ در این حیص و بیص یک غلامحسین ساعدی پیدا شد. شروع به نوشتن کرد و تمام بچه‌های تئاتر شهرستان‌های این کشور با متن‌های او با تئاتر آشنا شدند. با بازیگری آشنا شدند. به سالن آمدند. مردم را آوردند. بعد از آن چه شد؟ بعد از انقلاب بدون این که بشناسند، مثل تخته پرش با تئاتر برخورد کردند، هر کسی آمد یک تئاتر کار کرد و بعد هم سردبیر روزنامه‌ای شد، معاون جایی شد، رئیس جایی شد، این‌طور بود.»

همه سریال‌هایی که بازی کرده‌ام از پربیننده‌ترین‌ها بوده‌اند  

او در جواب این سوال که چرا بعد از بازی در نمایش «دندون طلا»ی داوود میرباقری در سال ۱۳۷۸ پیشنهاد بازی در تئاتر دیگری را نپذیرفت، می‌افزاید: «بعد از کار داوود میرباقری دیگر نمایشی به پست من نخورد، سینمایش هم همین‌طور است، من دو سال و نیم است در سینما کار نکرده‌ام و زیر میزم پر از سناریو است. در کدام‌شان بازی کنم؟! هیچ کدام‌شان را دوست ندارم.»  

ارجمند در پاسخ به این سوال که اگر از او بپرسند پس چگونه است که همچنان پیشنهاد بازی در سریال‌ها و از جمله اخیرا بازی در سریال «یاور» را پذیرفت، می‌گوید: «سریال تلویزیونی، مردمی است. سریال تلویزیونی، هنر مصرفی است. تازه روی همان‌ها هم حساسیت‌های عجیبی دارم، من هر کاری در تلویزیون کرده‌ام پربیننده‌ترین بوده است.»  

یک مادر خوب بودن بهتر از قهرمان المپیک بودن است

داریوش ارجمند که در گفت‌وگویی، انتقاداتی را نسبت به وزنه‌برداری زنان مطرح کرد و حواشی بسیاری به وجود آورد، می‌گوید: «کج‌فهمی بود وگرنه من هنوز هم حرفم همان است. من نگفتم وزنه‌برداری زنان بد است. بد فهمیدند. الان روزگاری است که همه به دنبال گزگ گرفتن برای نشان دادن خود هستند. من حرفی منطقی زدم. راجع به ورزشکاران ایرانی هم حرف نزدم. راجع به بانویی حرف زدم که در لهستان وزنه‌برداری می‌کند، به اندازه حسین رضازاده وزنه می‌زند و قهرمان جهان است ولی، نه رَحِم دارد و نه تخمدان، دائم هورمون مردانه به خودش می‌زند، ریش درآورده است و نه می‌تواند شوهر کند و نه می‌تواند بچه داشته باشد. حرف من این است. زن باش، قهرمان باش، من نمی‌گویم ورزشکاران ما این کار را کرده‌اند یا می‌کنند. نه، آن خانم را دیده‌اید که بچه شش ماهه‌اش را به مسابقات برده است؟ الهام فرهمند، بازیکن تیم ملی فوتبال بانوان کشورمان که همراه با کودک ۶ ماهه‌اش راهی هند شده و در محل برگزاری مسابقات هم سوژه عکاسان شده است، من عاشق او هستم، او به عنوان یک مادر ورزش می‌کند. حرف من این بود که فاتحه بضاعت‌ها و ارزش‌های زنانه را به خاطر یک مدال طلا نخوانید. من هنوز هم اعتقادم همان است؛ یک مادر خوب بودن بهتر از قهرمان المپیک بودن است.»  

۵۸۲۵۹

کد خبر 1599584

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: داریوش ارجمند تئاتر جشنواره تئاتر فجر ورزش بانوان متعلق به مردم داوود میرباقری داریوش ارجمند وزنه برداری تئاتر فجر کار کردم روی صحنه جا هستند

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۳۰۵۰۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مهم‌ترین مانع اجرای عدالت، دنیاطلبی و دنیاگرایی است

خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه-مصطفی شاکری گرکانی: تحقق عدالت، آرمانی است که سابقه‌ای به قدمت عمر بشر دارد و از سپیده‬ ‏دم آفرینش، بشر این عنصر حیاتی را به عنوان یک گرایش باطنی شناخته، به آن روی آورده، درصدد دستیابی به آن تلاش کرده و آن را مبنای قوانین و قضاوت قرار داده است. به واقع که هیچ چیز به اندازه پایمال شدن حق ضعیف و مظلوم برای فطرت بشر زجرآور و نفرت‬ ‏انگیز نیست و هیچ چیز به اندازه بی عدالتی، کینه و دشمنی را در قلب‌ها پدید نمی‌آورد. وقتی به تاریخ می‌نگریم، علت بسیاری از دگرگونی ها، فقدان عدالت اجتماعی در جامعه بوده است و به همین رو تمام مصلحان بشری و انسان‌های آزاده تاریخ با اندیشه و شعار عدالت، حرکت‌های اصلاحی خود را آغاز نموده و یکی از اهداف اصلی انقلاب و تحرکات اجتماعی خود را رفع تبعیض و برقراری عدالت اجتماعی قرار داده اند. انسان‌هایی که مخاطب این حکیمان و مصلحان واقع شده اند، در واقع تشنگان عدالت بودند که سراپاگوش به فرمان و چشم به راه تحقق این بالاترین فضیلت انسانی و گمشده فطرت خود بوده اند.

فراتر از این، عدالت آرمانی دینی و الهی است که تمام پیامبران برای تحقق آن رسالت یافته و بسیاری نیز در راه عدالت جان خود را فدا کرده‌اند. از منظر دین اسلام، قوام حقیقت حیات انسانی به اصل عدالت است و دادگری همانند اصل توحید ریشه در نظام تکوین دارد. بر این اساس پیامبر اکرم (ع) فرمودند: «بِالْعدْلِ قامتِ السّماواتُ و الارْض» یعنی آسمان‌ها و زمین، با عدالت، پا برجا می‌مانند. بنابراین نادیده انگاشتن قسط و عدل، نه تنها با طبیعت بشر مخالفت و مغایرت دارد، بلکه مخالفت با نظام طبیعت است و در مقابل، اهتمام به آن هماهنگی با نظام هستی است.

اندیشه در حقیقت و ماهیت عدل و عدالت ما را به این نکته واقف می‌سازد که عدل دارای جاذبه‌ای فطری است و نزد وجدان عمومی بشریت، ارزش گرانقدر دارد زیرا در سایه عدل، هر کسی به حق خویش می‌رسد، تعدّی و تجاوز از جامعه رخت بر می‌بندد و امنیت و آرامش بر همه جا حاکم می‌شود. به همین جهت مردم، بی‌عدالتی را نکوهش می‌کنند و عدالت را می‌ستایند. این نکته مورد تأیید و توجه پیشوایان دین نیز قرار گرفته است. امام صادق (ع) درباره این حقیقت که بی‌عدالتی عیب و عدالت خوشایند همگان است فرموده است: «از خداوند پروا کنید و به عدالت رفتار کنید، چرا که شما به قومی که عدالت نکند خرده می‌گیرید». به همین سبب است که از آغاز زندگی بشر، همواره ظلم و بی عدالتی روح بشر را آزرده و او را تشنه جهانی عاری از هر تبعیض و تعدی ساخته است. در طول تاریخ، همه افراد و اقشار و جوامع اعم از کوچک و بزرگ، مؤمن و کافر، مرد و زن، حتی ستمکار و ستمدیده، دانا و نادان خواهان اجرای عدالت، این صفت انسانی بوده و از نقض آن متنفر بوده و می‌باشند.

بر این اساس با اندک تأملی در کلمات و بیانات امیرالمومنین (ع) به روشنی این نکته به دست می‌آید که مساله «عدالت و حکومت»، جایگاه خاص و اهمیت ویژه‌ای نزد آن امام بزرگوار داشته است. این دو مقوله به حدی مهم است که اگر تمام تلاش‌ها و مجاهدات علی (ع) را در راه تحقق آن بدانیم سخنی به گزاف نگفته ایم. در همین رابطه و با محوریت نشان دادن ارزش و اهمیت عدالت در حکمرانی بر پایه اندیشه علوی (ع) با حجت‌الاسلام و المسلمین نجف لک‌زایی استاد تمام گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم و رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت‌وگو کردیم که حاصل آن را در ادامه می‌خوانید؛

* عدالت در اندیشه امیرالمومنین (ع) یک فضیلتی است که اگر حکومت آن را داشته باشد برایش یک امتیاز و ارزش محسوب می‌شود یا اصلاً اساس و ارزش حکومت به برقراری عدالت است و حکومتی که در راه عدالت گام ننهد فاقد ارزش ذاتی است؟

در نهج‌البلاغه و سیره عملی امیرالمومنین (ع) به عدالت توجه بسیار زیادی شده به گونه‌ای که جرج جرداق مسیحی اسم کتابش را این گذاشته که امام علی (ع) صدای عدالت انسانی است. همچنین گفته شده «قتل فی محراب عبادته لشده عدله» یعنی ایشان به خاطر شدت عملش نسبت به عدالت به شهادت رسید لذا در جای جای نهج‌البلاغه می‌توانیم فرمایشات حضرت درباره عدالت را ببینیم ولی من به یک موردش اشاره می‌کنم و آن نامه ۳۱ نهج‌البلاغه است. امام علی (ع) نامه ۳۱ را برای امام حسن مجتبی (ع) نوشتند و چون این نامه از منظر یک پدر برای تمام فرزندان معنوی آن حضرت نوشته شده است با این تعبیر شروع می‌شود که «من الوالد الی المولود» یعنی نامه پدری به فرزند. اگر ما خودمان را فرزند معنوی آن حضرت می‌دانیم مخاطب این نامه هستیم.

*نامه ۳۱ نهج‌البلاغه عدالت را چگونه معرفی می‌کند؟

آنجا حضرت یکسری سیاست‌های کلان و راهبردهای کلان را ابلاغ فرمودند از جمله اینکه می‌فرمایند فرزندم تو خودت را در ارتباط با دیگران میزان قرار بده، هرچه برای خودت می‌پسندی برای دیگران هم بپسند. بعد یکسری مصادیق را ذکر کردند مثلاً فرمودند اگر دوست نداری به تو ظلم شود به دیگران هم ظلم نکن، اگر دوست داری به تو احسان شود به دیگران احسان کن و همینطور موارد دیگری را برشمردند. به همین خاطر عدالت در اندیشه امام علی (ع) یک میزان کلیدی و اساسی و مهم است که مبنای تنظیم روابط ما با دیگران، روابط ما با خودمان، روابط ما با محیط زیست و روابطمان با خدای متعال است.

خدای متعال در ارتباط با ما به عدالت عمل می‌کند، ما هم در ارتباط با خودمان و دیگران و خدا و طبیعت باید به عدالت رفتار کنیم. در حدیث نبوی می‌خوانیم که با عدالت است که آسمان‌ها و زمین بر پا شده است. در قرآن کریم خداوند به پیامبر (ص) دستور می‌دهد «قل امر ربی بالقسط» یعنی بگو پروردگار من مرا فرمان داده به قسط عمل کنم. باز در سوره حدید می‌فرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» یعنی ما پیامبران را به سوی مردم فرستادیم تا آنها مردم را تربیت کنند، تزکیه کنند و مردم بر پادارنده قسط شوند. از این جهت امیرالمومنین (ع) به عنوان تربیت شده رسول اکرم (ص) کسی است که همان مسیر را دنبال می‌کند و همچون رسول مکرم اسلام بر پا دارنده عدل و قسط است. لذا اگر ما عدالت را در ردیف فضائل هم ذکر کنیم بالاترین فضائل است و اگر به عنوان رکن در نظر بگیریم می‌بینیم عدل در اندیشه و مذهب امامیه جز اصول مذهب و جز ارکان تلقی شده است بنابراین از هر منظری نگاه کنیم، چه از منظر فقهی، چه از منظر اخلاقی، چه از منظر اعتقادی، چه از منظر فلسفی و … می‌بینیم عدالت عنصر کلیدی است و باید مورد توجه رهبران و کارگزاران حکومتی و آحاد مردم قرار بگیرد.

*همه مردم به ارزش و اهمیت مساله عدالت اقرار دارند ولی می‌بینیم جوامع بشری و حکومت‌ها در محقق کردن عدالت با مشکلاتی روبرو هستند. به نظر شما مهمترین موانعی که نمی‌گذارد مساله عدالت در یک جامعه محقق شود با توجه به منویات حضرت امیر (ع)، چیست؟

امیرالمومنین (ع) مهمترین مانع اجرای عدالت را در همین نامه ۳۱ دنیاطلبی و دنیاگرایی می‌داند. حضرت می‌فرماید آنچه باعث شده انسان‌ها از صراط مستقیم عدالت منحرف شوند و به ظلم دست بزنند این است که فکر می‌کنند برای دنیا آفریده شدند در حالی که آن حضرت می‌فرمایند فرزندم بدان که تو برای آخرت آفریده شدی. دنیا قرار است مقدمه‌ای باشد و مزرعه‌ای باشد که ما از زندگی کوتاهی که در دنیا داریم برای آخرت خودمان زاد و توشه برداریم و اگر هر کسی اندکی تأملی در زندگی خودش و زندگی امروز در دنیا بکند، اهمیت این فرمایش امیرالمومنین (ع) را متوجه می‌شود که واقعاً هر جا ظلم و بی‌عدالتی صورت می‌گیرد ناشی از این است که آن افراد خیال می‌کنند برای دنیا آمدند و بعد از دنیا آخرتی نیست و الا اگر انسان‌ها به یاد مرگ باشند یاد آخرت و قیامت باشند متوجه می‌شوند اصالت را باید به آخرت بدهند. قاعدتاً کسی که یاد مرگ و قیامت هست دست به ظلم نمی‌زند چون می‌داند یک ایستگاهی هست که باید در آنجا پاسخگو باشد.

*گاهی بین عدالت و مسائل دیگری تزاحم برقرار می‌شود؛ مثل تزاحم بین برقراری عدالت و رعایت مصلحت. به نظر شما در این موارد باید جانب کدام را گرفت و کدام اهمیت بیشتری دارد؟

ببینید، مصلحت یعنی عدالت. اصلاً مصلحت جایی مطرح می‌شود که اگر ما به یک قانونی یا دستوری عمل کنیم موجب ظلم می‌شود لذا می‌گوئیم مصلحت ایجاب می‌کند آن کار را انجام ندهیم. در اینجا تمرین و امتحان مصلحت باید با مساله عدالت انجام شود؛ یعنی هر جا می‌گوئیم مصلحت اقتضا می‌کند باید بتوانیم به جایش کلمه عدالت را بگذاریم و بگوییم عدالت اقتضا می‌کند. لذا نمی‌شود مصلحت مخالف عدالت باشد چون فرض ما فرض تزاحمات است یعنی دو چیز با هم متزاحم می‌شوند و ما آنی که عادلانه‌تر است را بر آنی که مطابق عدالت نیست اولویت می‌دهیم. بنابراین هر جا گفتند مصلحت ایجاب می‌کند، شما باید به جایش کلمه عدالت را بگذارید. اگر باز هم جمله شما درست بود، آن از نظر اسلام مورد قبول است ولی اگر جمله درست نبود آن مطلب مورد قبول اسلام نیست. در واقع مصلحت نیامده است که منافع را توجیه کند و الا منتهی به ظلم می‌شود.

کد خبر 6086156

دیگر خبرها

  • متفاوت ترین فروشگاه زنانه گوچی (عکس)
  • عکس/ ترور با لباس زنانه!
  • دستبند دخترانه اسپرت، زنجیری، النگویی و ساده در زودیکا
  • یخ؛ جواهر کمیاب!
  • (ویدئو) نظر جالب داریوش ارجمند درباره خلیج فارس
  • ببینید | نظر متفاوت داریوش ارجمند درباره خلیج فارس
  • پیروزی اینتر در نخستین قضاوت تمام زنانه سری A
  • مظلوم‌تر از تئاتر، موسیقی اصیل ایرانی است/ تخصیص یارانه دولتی برای سفره فرهنگی مردم
  • مظلوم‌تر از تئاتر، موسیقی اصیل ایرانی است/تخصیص یارانه دولتی برای سفره فرهنگی مردم
  • مهم‌ترین مانع اجرای عدالت، دنیاطلبی و دنیاگرایی است